پایینهای نقشه و نزدیک قشم، جزیره هرمز قرار گرفته. با قطار میروید بندرعباس و سوار لنج میشوید و ۳۰ دقیقه بعد در جزیره قشم هستید و بعد از آنجا قایقها شما را به جزیره هرمز میبرند. جزیره هرمز، جزیرهایست پر از شگفتی. سرزمین خاکهای رنگی. جایی که قرمزی خاک و آبی دریا با هم یکی میشوند. جزیرهای که میگویند یکی از جاهاییست که قبل از مرگ حتما باید دید.
۱-راههای رسیدن به جزیره خیلی آسان است، چون از شهرهای مختلف به بندرعباس هم قطار هست و هم هواپیما. از شهرهای تهران، مشهد، یزد، کاشان، اردکان، بافق، سیرجان، میبد و اصفهان میتوانید با قطار خودتان را به بندرعباس برسانید و از آنجا با لنج ۴۰ دقیقهای راهی هرمز شوید. به بندرعباس که رسیدید لنجها و قایقهای اسکله که هر ۱۵ دقیقه یکبار از صبح تا ساعت ۴ عصر به سمت قشم و از آنجا به هرمز میروند شما را به مقصد میرسانند.
۲-قبلاها جزیره هرمز بکرتر بود، بکرتر از این نظر که وقتی هوا مساعد و وقت سفر به جنوب میشد کمتر کسی به مقصدی مثل هرمز فکر میکرد. انتخاب یا قشم بود یا کیش. اما وقتی اولین گروههای طبیعتگردی به هرمز رفتند و آلبومها پر شد از عکس جایی که تا چشم کار میکرد خاک رنگی داشت، آدمهایی که سرخوش کنار دریا لمیده بودند و عکسهایشان پر از رنگ بود، کم کم هرمز هم بر سر زبانها افتاد و مثل جزیرهای ناشناخته کشف شد.
۳-رفتن به هرمز تجربه متفاوتی را پیش روی آدم میگذارد و شاید برای همین هم هست که میگویند بدون دیدن این جزیره نباید خدای ناکرده سر را زمین گذاشت. حتما میپرسید چه تجربه متفاوتی؟ فوقش دریاست و یک عالمه صخره در اطرافت. ولی فقط یک دریا و صخره نیست. هرمز پر از رنگ است، از خاک گرفته تا صخرهها و کوهها و دالانها، قرمز و نارنجی و سفید و زردند و وقتی بینشان راه میروید و بادی هم بوزد انگار در جزیرهای پر رمز و رازید، جایی که با همه جا فرق دارد.
۴-هرمز جزیرهایست سن و سالدار. در منابع آمده که این جزیره ۶۰۰ میلیون سال قدمت دارد. همان منابع میگویند هرمز تا پیش از اینکه مورد حمله مغولان قرار بگیرد تجارت پرورنقی داشته ولی مغولها که آمدند آبادی و زندگی را هم با خودشان بردند. یکسری به قشم کوچ کردند و عدهای دیگر به جرون یا بندر گمبرون نقل مکان کردند و در آن شهری ساختند که به یاد شهر قدیم اسمش را هرمز گذاشتند.
۵-وقتی تصمیم به سفر به جزیره هرمز گرفتید باید حسابی خودتان را آماده کنید، چون در هرمز نه خبری از مرکز خرید هست و نه هتل. همه چیز بکر و دست نخورده است و برگه برنده هرمز هم همین بکری و وجود نداشتن عناصر شهری است. وقتی به هرمز رفتید یا باید در خانه محلیها بمانید یا در زیر آسمان آبی و پرستاره.